از خانه به میخانه....
از خانه به میخانه اگر راه نباشد
در زندگی ام جلوه ی دلخواه نباشد
جز دغدغه ی صبح خماری نبرد سود
ساقی اگر از راز می آگاه نباشد
یوسف نشود معتبر از جاه ، به اکراه
یک چند اگر معتکف چاه نباشد
عشق من و تو قصه ی پر سوز و گدازی ست
کز خاطره ها رفت و در افواه نباشد
کی خرمن غم های دلم را زند آتش
یک شعله اگر بر لب من آه نباشد
گلبوسه ی لعل تو متاعی است که چون بخت
گاه آید و گاهی رود و گاه نباشد
گر پرتوی از حسن تو تابد به دل عشق
روز و شب عمر این همه جانکاه نباشد
گل باشی و گل پوشی و می نوشی و چون گل
عمر تو امید است که کوتاه نباشد.
+ نوشته شده در شنبه بیست و نهم دی ۱۳۹۷ ساعت 20:35 توسط عباس خوش عمل
|
«شعله ی آواز» پایگاه سروده های جدی ارادتمند در قالبهای مختلف (سنتی و نیمائی) است.